چشم زخم وعقاید مربوطه در باره کودکان

ساخت وبلاگ
زنان روستای کوچ عقیده داشتند که برای اولین با ر نباید کودک را بر پشت الاغ بنشانند یا سوارکنند زیرا دندانهایش مانند دندان الاغ یا خر درشت و بد ریخت خواهد شد ورشد بش از حد خواهد کرد ولهذا اعتقاد داشتند که کود پسر را باید اولین باربر پشت بره یا میش بنشانند تا دندانهایش مثل گوسفند نازک وزیبا رشد نماید وکودک دختر را برای اول بار باید بر پشت بز سوارنمایند تا دندانهایش زیبا رشد کند وظریف به نظر آید وبرای آنکه کودک را دیگران چشم نزند واسیب به او نرسانند کارهای انجام می دادند - اول برای اینه کودک در خواب نترسد یا اجننه به او اسیب نرسانند هرجا که کودک می خوابید ومجبور بودند اورا مثلا زیر سایه درخت توت یا کردو تنه در خواب بگذارند وخود بکار کشاورزی ویا امثال آن بپردازند ، زیر سر کود چاقو یا نمک ویا قرآن قرار می رادند تا کودک نترسدوخواب بد نبیند و اجنه نتوانند به کود آسیب برسانند ومعتقد بودند که اجنه از آهن وچاقو می ترسند وبه کودک نزدیک نمی شوند ویا به حرمت قران به کودک ضر وزیان وارد نمی کنند واما برای انکه دیگران کودک را چشم نزنند : مهره سبز رنگ به بازووویاگردن کودک می اویختند تا هرچشمی کهبه کودک بیفتدمهره سبز کودک را از اسیب حفظ کند.قران ونکک ونان گندم زیر سر کودک به علت احترام وحرمتی که نزد اجنه دارند باعث می شوند که جنها به کودک ضر نرساندواما اگر کودکی سخت مریض می شد می گفتند کودک مار چشم زده اند ویا می رفتند برای او از دعا نویس دعامی گرفتند ویا تخم مرغ بر سر او می شکستند وافراد رانام میبردند وهرزمان تخم مرغمی شکست وونامفردی که دران زمان برزبان داشته اند میگویند فلانی بچه مارا چشم زده است وبرای دفع اثر چشم زخم کارهایی انجام می رادند :اول:یک تکه یا قطعه زمه(که ماده ای است سفید وشفاف وبوری شکل)به دست می گیرند وبه سر کوک یا مریض چشمبد رسیده می زنند ونام پدر ومادر بچه وتمام فامیل وبستگان وکلیه ی حیوانات ودرندگان واجنه را بر زبان می آورند  تا جایی که دیگر اسمی بخاطر آنها خطور نکند وضمن آنکه اسم همه ی آفریده های خدا رامی برند عبارت زیر را می خوانند : بستم بستمچشم حسد وحسود رابستم .بستم بستم پشم پدر ومادروخواهر وبرادر و بچه وبستم چشم عمووعمه وخالهوخالو دخر عمع وپسر عمه ودختر خالو دختر خاله وپسر خاله وجده وفلان زن همسایه ودختر وفلان همسایه وبه همین ترتیب اسم تمام آدمها وحیواناتی که  بیاد می آورند ونیز نام تمام درندگانی که به یادشان می آید همه را بر زبان آورده ونام میبرند ووقتی دیگر نامی بیاد انها نیای د  قطعه ی زمه راروی مقداری آتش که آماده کرده اند می نهند وزمه شروع به سوختن می کند وباد می کند وبزرگ می شود واز دور وبرتیکه ی زمه اشکالی مانند چشم وزبان ودست ویا زبان وغیرهبوجودمی آید .در این موقع از روی شباهت می گویند : ببیننید :چشم فلانی است که  از زمه بیرون امده ویا گویند : زبان فلان کس ویا زبان زن فلان کس یا دختر فلان کس است  که از زمه بیرون امده است وبه این ترتیب چشم ویا زبان هرکس به اعتقاد دود کننده ی زمه از زمه بیرون زده باشد او کودک یا مریض را چشم زده است . پس از آنکه زمه خوب سوخت ودیگر از انشکلی باقی نبود وشکلکی بیرون نزد ،زمهسوخته را بر می دارند ف اگر زمه نرم شده باشد می گویند : مریض خوب میشود واگر زمه محکم وسفت شده باشد معتقدند که کودک یامریض چشم بد رسیده خواهد مرد.سپس زمه را بر می دارندوتوی لیوان یا ظرف آبی میریزند و آن را میبرند سر کوچه ویت سر سه راهی ویا سر چهار راهی بر زمین می پاشند وبر می گردند .مادرکودک یا یکی از بستگان مریضاز شخصی که زمه را به سر چهارراه برده وپاشیده است می پرسد از کجه (کجا) مبآیی ؟ واو پاسخ می دهد : از خونه (خانه ی )دشمه (دشمن).

دوم : عمل دیگری که برای رفغ پشم زخم انجام می دهند به طریق ذیل است :شخصی غیر از مادر کودک یا مریض میآیدوتخم مرغی تهیه نموده ودو سکهدوریالی یا پنج ریالی هم تهیه کرده وسکه هارا درسروته تخم مرغ میان انگشتان دستخود قرار داده وضمن انکه به سکه های چسبیده به دوطرف تخم مرغ فشار وارد می کند نام پدر ومادر خواهر وپدربزرگ ومادر بزرگ وخاله وخالو ودختر خاله ودختر عمه وپسرعمع وعمو وخالو وزنان ودختران تمام فامیل وهمسایه هاواشنایان را نام میبرد ووقتی تخم مرغ از فشاردست بر سکه های دوسر تخم مرغ ترکید یا شکست در آن لحظه ی شکستن تخم مرغ نام هرکس را بر زبان داشته باشد معتقدند که او کودک یا مریض راپشم زده است واز آن پس نسبت به آن شخص بد بین می شوند وسعی می کنند کودک را ازدید آن شخص دور نگه دارن وضمناتخم مرغ وسکه هارا می برند سر گذر یا سر چهارراهرهامی کنندواعتقاد دارندکهکودک پشمبدرسیده یا مریض بهبود خواهد یافت.وچون به چشم زخم اعتقاد راسخ ومحکم دارند برای همیشه آن شخص چشورا  دشمن دارند وسعی دارند با او روبرو نشوند وگرنه حتما به انها صدما خواهد رسید.ام برای دوری از چشم زخم کارهای انجام می دهند که ذیلا شرح آن میاید :اول : یک مهره سبز رنگ کهازنوعی سبگ مخصوص بدست می آید وبه مهره سوز ویا مهره ی سوزوک(سبز) معروف است به بازو یا گردن کودک آویزان می کنند تاچشم ادمچشو نتواند به بچه یا کودک آسیب برساند وچشم زخماز کودک دور شود .

دوم:به قول وروایت مرحومه ،صغرای هریوندی(زوجه دایی نگارنده) :قسمتی آزآلت الاغ را به همراه مقداری زمه واسفند ووملک ازرق وکندرومقداری نمک  همهی مواد را معمولا داخل پارچه ای سبز رنگ قرارداده ودورآن را محکم می دوزند  وبه بازوی بچه یا کودک میآویزند(به اصطلاح محل : لکتو می کنند(می آویزند)تا هرکس که بخواهد به کودک چشم بد زند وچشم زخم برساند چون چشمش به آن پارچه دارای مواد فوق افتد ، اثر چشم بد او به کودک یانوزاد کارگر نشود وآسیبی به کودک وارد نشود وزخم چشم بد بی اثر گردد.سوم .شبها که بچه می خوابد برای اینه نترسد وگریه نکند زیر سر کودک به اصطلاح محل (گه بز =گاله بز ) می گذارند  تا گریه نکند وراحت بخوابد ومن خود از نزدیک این ماجرا دیده ام . چهارم برای اینکه بچه زیاد گریه نکند یا نترسد از دعانویس یا ملای محل برای او دعا می گیرند وبه بازوی او می آویزند .وهرگاه کودک یا بزرگی مریض شد ومریضی او،سخت شد یا طولانی گردید نزد دعا نویس می روندودعا می گیرند که این نوع دعا انواع مختلفی دارد مثلا گاهی دعا را با مرکب می نویسند وگاهی با مداد وگاه با آب زعفران .گاهی دعانویس می گوید : دعارا با پارچه ی سبزی پوش کنند وبه بازو یا گردن بچه بیاویزند وگاه دعانویس دستور می دهد دعای نوشته شده توسط اورا سه یا هفت شبانه روز در آب گلاب خیس کنند وهروز سه با ر آز آن اب به کودک یا مریض بخورانند گاه دعا نویس ،می گوید دعا را زیر دامن بچه دود  کنند تا دودش به لباس بدن بچه یا مریض برسد وازاثر آن دعا مریض ، شفا یابد . گاه دعا نویس دستور میدهد دعارا جلد کنندوزیر بالشت یا لای بالشتی که در وقت خواب سر کودک روی آن قراردارد بگذارند تا کودک یا مریض شفایابد ویا نترسد گاه دعانویس گوید که دعارا لای نان کنند وبه خورد سگ بدهند وگاه گوید : دعا را درزیر فرش خانه گذارند وگاه گوید : دعارا باید درزیر خاک قبرستان دفن کنند وگاه گوید دعارا در غذابریزند تا با غذا مخلوط گردد وبطوری که مریض اگاه نشود دعا را به خورد مریض دهند تا بهبود یابد این نوع دعانوشتن را خود بنده وبلاگ باره کلمه اشاهد بوده ام والبته انواع دعا خیلی زیادتر ازاینهاست وآنچه که فقط دررابطه با کودک بود اینجا بنگارش در آمد .به روایتاز مرحومه : مریم کوچی _ مرحومه صغری هریوندی _ مرحومه زینب کوچی + مرحومه کبری کوچی + مرحومه طلعت کوچی + مرحومه فاطمه کوچی _مرحومه گلثوم کوچی _ مرحومه خاله ظریف-مرحومه عمه کلثوم .

کوچ بلاگ-وبلاگ کوچ نهارجان-در بلاگفا...
ما را در سایت کوچ بلاگ-وبلاگ کوچ نهارجان-در بلاگفا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mha331o بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 16:38